سکوت مرگبار سازمانی: چگونه اثر تماشاگر شرکتهای بزرگ را نابود میکند؟

تصور کنید در خیابان شلوغی راه میروید و ناگهان فردی مقابل شما نقش بر زمین میشود. چه اتفاقی میافتد؟ منطق میگوید هر چه افراد بیشتری حضور داشته باشند، احتمال کمکرسانی بالاتر میرود. اما واقعیت چیز دیگری میگوید: هر چه تعداد شاهدان بیشتر باشد، احتمال اینکه کسی قدم پیش بگذارد و کمک کند، کمتر میشود. این همان “اثر تماشاگر” است؛ پدیدهای که میتواند مرگبار باشد.
سال ۱۹۶۴، کیتی جنوویس، دختر جوان ۲۸ سالهای در نیویورک، مقابل چشم ۳۸ نفر به قتل رسید. هیچکس به کمکش نیامد. هیچکس حتی با پلیس تماس نگرفت. چرا؟ چون هر کس فکر میکرد دیگری این کار را خواهد کرد. این فاجعه توجه روانشناسان را به پدیدهای جلب کرد که امروز آن را “اثر تماشاگر” مینامیم.
اما اثر تماشاگر فقط محدود به خیابانها نیست. این پدیده در سازمانها و شرکتها نیز میتواند فاجعهبار باشد. تصور کنید در جلسهای هستید و میبینید پروژه در حال شکست است. همه میدانند مشکل کجاست، اما هیچکس حرفی نمیزند. چرا؟ چون همه فکر میکنند “حتماً کس دیگری این موضوع را مطرح خواهد کرد.”
نتایج تحقیقات نشان میدهد در گروههای کاری بزرگ، افراد تنها ۱۵٪ از توان واقعی خود را به کار میگیرند. این یعنی ۸۵٪ پتانسیل انسانی سازمانها به خاطر اثر تماشاگر از بین میرود. شرکتهای بزرگی مثل نوکیا، کداک و بلکبری قربانی همین پدیده شدند؛ جایی که همه میدانستند اوضاع خوب نیست، اما هیچکس مسئولیت تغییر را نپذیرفت.
در عصر کنونی، رویکردهای نوآورانه مدیران پیشرو در مقابله با اثر تماشاگر، دگرگونی شگرفی در ساختار سازمانی ایجاد کرده است. این مدیران با درک عمیق از پیامدهای منفی مسئولیتهای مبهم گروهی، به سمت تعریف دقیق وظایف فردی حرکت کردهاند. آنها با طراحی نظامهای پاداش و ارزیابی عملکرد مبتنی بر اقدام فعال – و نه صرفاً حضور فیزیکی – توانستهاند انگیزههای درونی کارکنان را برای مشارکت مؤثر افزایش دهند. همچنین، با سرمایهگذاری در آموزش تکنیکهای مداخله کارآمد و ایجاد ساختارهای سازمانی تشویقکننده مسئولیتپذیری فردی، گامهای اساسی در جهت خنثیسازی اثر تماشاگر برداشتهاند.
اما واقعیت تلخ و تکاندهندهای که باید با آن روبرو شد این است که اثر تماشاگر همچون ویروسی خاموش میتواند سرنوشت یک فرد، یک سازمان و حتی یک جامعه را دستخوش تغییرات بنیادین کند. هر روز در سازمانهای مختلف، پروژهها، فرصتها و حتی استعدادهایی همچون کیتی جنوویس در حال سقوط هستند، در حالی که افراد در سکوتی معنادار، تنها نظارهگر این سقوط هستند. این پدیده زمانی خطرناکتر میشود که بدانیم هر یک از این شکستها میتوانست با یک اقدام به موقع، یک تصمیم شجاعانه، یا یک مداخله هوشمندانه از سوی افراد حاضر در صحنه، به داستانی از موفقیت و پیشرفت تبدیل شود.
مطالب مرتبط

ایران در آستانه فروپاشی نظام بازنشستگی

نفوذ خاموش غولهای فناوری در زیرساختهای دیجیتال، پایان حاکمیت سنتی کشورهای در حال توسعه

دیدگاهتان را بنویسید