نفوذ خاموش غولهای فناوری در زیرساختهای دیجیتال، پایان حاکمیت سنتی کشورهای در حال توسعه

حضور نمادین چهار غول فناوری جهان ایلان ماسک، ساندار پیچای، جف بزوس و مارک زاکربرگ در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ۲۰۲۵ آمریکا، نقطه عطفی تاریخی در تحول پارادایمی ساختار قدرت جهانی و نشانهای هشداردهنده از شکلگیری نظم نوین جهانی محسوب میشود. این رویداد که میتوان آن را « تجمع یک تریلیون دلاری » نامید، فراتر از یک گردهمایی تشریفاتی، تجلی عینی همگرایی قدرت اقتصادی، سیاسی و فناورانه است. تسلط این چهار شرکت بر ۵ درصد سرمایه جهانی و مهمتر از آن، کنترل ۷۰ درصدی جریان اطلاعات جهانی، به شکلگیری نوعی « الیگارشی تکنوکراتیک » منجر شده که نه تنها مرزهای سنتی میان حاکمیت ملی و قدرت فراملی شرکتی را به چالش میکشد، بلکه در عمل، سرنوشت ملتها را نه در میدانهای نبرد سنتی، بلکه در عرصه رقابت فناورانه رقم میزند.
عمق این تحول پارادایمی را میتوان در سه لایه متمایز اما بههمپیوسته مشاهده کرد که هر یک چالشهای خاص خود را برای کشورهای در حال توسعه ایجاد میکند. در لایه اول « اقتصاد دادهمحور » با محوریت پلتفرمهای انحصاری این شرکتها، الگوهای سنتی تولید و توزیع ارزش را دگرگون ساخته است. نمونه بارز این تحول را میتوان در تأثیر تغییر الگوریتم هوش مصنوعی متا در سال ۲۰۲۴ مشاهده کرد که به تنهایی باعث کاهش ۴۰ درصدی ترافیک وبسایتهای خبری مستقل شد. در لایه دوم « مهندسی شناختی-اجتماعی » از طریق الگوریتمهای پیشرفته و سیستمهای هوش مصنوعی، عملاً به « مهندسی افکار عمومی » در مقیاس جهانی منجر شده است. لایه سوم « استانداردسازی فراملی » است که از طریق تعیین پروتکلهای فنی، مسیر توسعه آینده را مشخص میکند. این در حالی است که کشورهای در حال توسعه همچون ایران برای دستیابی به سهم ۱۵ درصدی اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی تلاش میکنند و انحصار فزاینده در عرصه فناوریهای پیشرفته، شکاف دیجیتال را به شکلی نگرانکننده تعمیق میبخشد.
ارزیابی وضعیت موجود ایران در عرصه فناوری اطلاعات، تصویری پارادوکسیکال را نمایان میسازد که ریشه در چالشهای ساختاری عمیقتری دارد. از یک سو رشد چشمگیر شرکتهای دانشبنیان با صادرات ۲ میلیارد دلاری و ثبت ۸ میلیارد تراکنش در مرکز تبادل اطلاعات ملی، نشان از ظرفیتهای بالقوه دارد. از سوی دیگر، کاهش ۲۲.۳ درصدی سرعت اینترنت موبایل به ۳۱.۸۲ مگابیت بر ثانیه و محدودیت دسترسی به فناوریهای پیشرفته در سایه تحریمها، موانع جدی در مسیر توسعه محسوب میشوند. دادههای تحلیلی نشان میدهد که حتی در صورت توسعه موفق پلتفرمهای داخلی، همچنان بیش از ۸۵ درصد ترافیک بینالمللی ما از طریق زیرساختهای متعلق به این شرکتها عبور میکند. این وابستگی زیرساختی، که ریشه در سیاستگذاریهای نادرست و نگاه سطحی به مقوله استقلال دیجیتال دارد، با توجه به گزارش صندوق بینالمللی پول مبنی بر نیاز به سرمایهگذاری حداقل ۱۰ میلیارد دلاری در زیرساختهای دیجیتال تا سال ۲۰۳۵، وضعیت را پیچیدهتر میکند.
مقایسه تطبیقی با کشورهایی مانند چین و کره جنوبی نشان میدهد که مسیرهای جایگزین برای توسعه مستقل وجود دارد. چین با سرمایهگذاری سالانه ۲۰۰ میلیارد دلاری در زیرساختهای بومی هوش مصنوعی و توسعه اکوسیستم بومی، و کره جنوبی با تدوین استراتژی دیجیتال ۲۰۳۰ و تخصیص ۵۰ میلیارد دلار به شبکه هوش مصنوعی ملی، توانستهاند ضمن حفظ استقلال فناورانه، به بازیگران مؤثر در عرصه جهانی تبدیل شوند. حتی تجربه کشورهایی با مقیاس کوچکتر مانند اندونزی در توافق راهبردی با تسلا برای توسعه باتری لیتیوم، یا همکاری روسیه با یاندکس در توسعه موتور جستجوی مستقل، نشان میدهد که با رویکردی هوشمندانه میتوان مسیر تعامل هدفمند را در پیش گرفت. در مقابل، رویکرد تقابلی و غیرسیستماتیک در ایران نتیجه معکوس داشته و به جای تقویت استقلال دیجیتال، به افزایش وابستگی منجر شده است.
برای برونرفت از این وضعیت بحرانی، نیازمند بازطراحی اساسی در نظام مدیریت فناوری اطلاعات کشور در سه سطح راهبردی، ساختاری و عملیاتی هستیم. در سطح راهبردی، تأسیس شورای عالی حاکمیت دیجیتال با اختیارات فراقوهای و طراحی صندوق ثروت دیجیتال با سرمایه اولیه حداقل ۱۰ میلیارد دلار ضروری است. در سطح ساختاری، بازنگری در قوانین مالکیت داده و حریم خصوصی، همراه با تقویت نظام تنظیمگری هوشمند که بتواند ضمن حمایت از توسعهدهندگان داخلی، چارچوبهای شفافی برای فعالیت پلتفرمهای خارجی تعریف کند، در اولویت قرار دارد. در سطح عملیاتی، توسعه زیرساختهای حیاتی مانند شبکه فیبر نوری، مراکز داده پیشرفته و پلتفرمهای ابری، همراه با راهاندازی مراکز تعالی هوش مصنوعی و ایجاد آزمایشگاههای نوآوری باز برای تقویت همکاری دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و نهادهای دولتی ضروری است.
باید تأکید کرد که فرصت برای واکنش بسیار محدود است؛ تصویر نمادین حضور قدرتمند غولهای فناوری در کنار رهبران سیاسی در مراسم تحلیف ۲۰۲۵، تنها پیشدرآمدی از آیندهای است که در آن، استقلال کشورها نه با زور نظامی، بلکه با الگوریتمهای هوشمند به چالش کشیده میشود. انتخاب برای ایران روشن است: یا امروز هزینه توسعه فناوری بومی و ایجاد اکوسیستم مستقل دیجیتال را میپردازیم، یا فردا باید هزینه به مراتب سنگینتر وابستگی ساختاری و حاشیهای شدن در نظم نوین فناورانه را متحمل شویم. این انتخاب، فراتر از یک تصمیم فنی یا اقتصادی، تعیینکننده جایگاه راهبردی ایران در دهههای آینده خواهد بود و هر روز تأخیر در اتخاذ تصمیم، هزینههای آینده را به شکل تصاعدی افزایش خواهد داد.
شاهین سمیع عادل
پژوهشگر حوزه مدیریت فناوری اطلاعات
مطالب مرتبط

برای فرار از شلوغی کودکانمان چه چیزی به آنها هدیه میدهیم؟

چالشهای بنیادین در توسعه هوش مصنوعی ایران؛ از بحران انرژی تا مدیریت ناکارآمد

دیدگاهتان را بنویسید