شاهین سمیع عادل
×
شاهین سمیع عادل

قاطع بودن در مذاکره

Default Avatar
شاهین سمیع عادل
14 اسفند 1400
5 دقیقه زمان برای مطالعه
نه گفتن در مذاکره
امتیاز بدهید

مذاکره، عمل رسیدن به توافق با دیگران برای برداشتن گامی رو به جلو حول یک موضوع و مسئله است و فرآیندی است که در آن با توجه به موقعیت، با حرکت رو به جلو و یا عقب‌نشینی، به سمتی می‌رویم که در نهایت بر سر یک راهکار مشترک با طرف مقابل به توافق می‌رسیم.

به طور مثال وقتی که رئیس‌تان از شما می‌خواهد به بخش دیگری در سازمان‌تان انتقال پیدا کنید، و شما تمایلی به انجام این کار ندارید، مجبور نیستید با بلی و خیر به این درخواست پاسخ دهید، بلکه می‌توانید به موقعیت پیش آمده به مثابه فرصتی برای مذاکره کردن نگاه کنید. به این موضوع فکر کنید که آیا رفتن به بخش جدید باعث پیشرفت شغلی شما و رسیدن به اهداف بلند مدت‌تان می‌شود؟ اگر پاسخ‌تان مثبت است، شاید با تغییر جزئی در شرح شغل‌تان و یا درخواست داشتن دستیار برای کاهش سنگینی کارتان، پذیرش این انتقال به سود شما باشد. حتی شاید زمان آن رسیده باشد که در خصوص شرح شغل‌تان با رئیس‌تان مذاکره کنید و با بهبود قوانین و مسئولیت‌های کاری‎تان، شرایط بهتری برای خود به وجود آورید.

اگر به مذاکره به چشم همکاری نگاه می‌کنید، می‌توانید در حالی که به خواسته طرف مقابل‌تان، احترام می‌گذارید، وظیفه و مسئولیتی که می‌خواهد به دوش شما بگذارد را نپذیرید.

چه موقع، «نه» بگوییم؟

قطعا همه‌ی درخواست‌هایی که از شما می‌شود انجام پذیر و قابل‌مذاکره نیستند. مواقعی هست که ما باید جواب‌مان منفی باشد. حتی گاهی لازم است حتی به رئیس‌مان هم نه بگوییم. ولی قبل از این‌کار، باید جوابی برای سوالات زیر داشته باشیم.

  • آیا زمان کافی برای انجام این کار را دارم؟ نجام این کار چقدر ضروری و مهم است؟ با توجه به میزان اهمیت و ضرورت این کار در کدام قسمت از اصول اهمیت و ضرورت قرار می‌گیرد و اولویت چندم ما خواهد بود؟
  • آیا من شخص مناسب برای انجام این کار هستم؟ آیا شخص مناسب‌تری برای انجام این کار وجود دارد؟
  • آیا انجام این کار در راستای اهداف و خواسته‌های من است؟

اگر پاسخ شما حتی به یکی از سوالات بالا «خیر» باشد، برای شما بهتر است آن کار را انجام ندهید.
به خاطر داشته باشید که نه گفتن به انجام یک کار، صرفا به دلایلی نظیر این که نمی خواهید آن کار را انجام دهید، نمی‌دانید چگونه آن را انجام دهید، وقت زیادی از شما می‌گیرد و یا کار پیچیده‌ای است، عملی غیرحرفه‌ایست.

چطور «نه» بگوییم؟

اگر می‌خواهید به درخواست انجام کاری نه بگویید، راهی را انتخاب کنید که طرف درخواست‌کننده را نرنجانید. بدین منظور اول باید دلایل خود را برای او شرح دهید و بگویید که شما کاملا علاقه مند به همکاری با وی هستید، ولی صرفاً در مورد اینکار خاص و آن هم در زمان فعلی قادر به انجام آن نیستید. اگر طرف مقابل متوجه شود که چرا شما درخواست او را رد می‌کنید، از اینکه به او کمک نکرده‌اید کمتر ناراحت خواهد شد. مضاف بر اینکه خود شما نیز باید کاملا از دلایل نه گفتن خود آگاه باشید.

همان‌طور که گفته شد، نه گفتن به یک درخواست بدون ناراحت کردن درخواست کننده، در حقیقت مذاکره کردن به شیوه‌ای متفاوت است. برای نه گفتن به درخواست طرف مقابل‌تان، ابتدا باید به این ۳ سوال پاسخ دهید:

۱. خواسته اصلی این شخص چیست؟

  • تا چه اندازه انعطاف پذیر است؟
  • اولویت‌های او کدامند؟

۲. چطور می‌توان خواسته او را برآورده کرد؟

  • از زاویه‌ی جدید و متفاوتی به خواسته او نگاه کنید.
  • چه جایگزین‌هایی برای برآورده کردن نیاز او (از نظر زمان و منابع مورد نیاز) وجود دارد؟

۳. چطور می‌توان او را در راه برآورده کردن خواسته‌اش حمایت کرد؟

  • اهداف بزرگتر را مشخص کنید.
  • نیازها و منافع معمول را بررسی کنید.

برای اینکه بتوانید آنچه گفته شد را پیاده‌سازی نمایید، باید رابطه‌ شما با طرف مقابل، دوستانه بوده و حدی از اعتماد متقابل بین‌تان وجود داشته باشد. ممکن است وجود اعتماد هم تضمینی برای اینکه به یک راهکار خوب و مناسب برسید، نباشد، اما عدم وجود آن، قطعاً به همکاری بین طرفین لطمه خواهد زد.

معمولا افرادی که به همدیگر اعتماد ندارد حالت تدافعی می‌گیرند و از دادن اطلاعات بیشتر امتناع می‌کنند. اما افرادی که به یکدیگر اعتماد دارند، ارتباطات موثری ایجاد می‌کنند و روابط آنها بر اساس درک متقابل است. وقتی اعتماد وجود داشته باشد،‌ مکاله‌ها آسان‌تر شکل می‌گیرد و افراد با یکدیگر تبادل اطلاعات می‌کنند و همین اطلاعات می‌توانند کمک کند که فرد درخواست کننده زودتر به خواسته‌‌اش برسد. اگر در یک محیط سرشار از اعتماد و احترام متقابل کار کنید، دستیابی به توافق بدون چشم‌پوشی از نیازهایتان کار آسان‌تری خواهد بود. بدین منظور و برای اینکه بتوانید بدون ناراحت کردن دیگران به آنها نه بگویید، باید یک مکالمه محترمانه و تاثیرگذار ترتیب دهید. به مثال‌های زیر دقت کنید.

  • «ببخشید، ولی من نمی‌توانم این تحلیل‌ها را تا آخر هفته آماده کنم. می‌توانم تا اولین سه شنبه‌ی ماه آینده آنها را تحویل دهم؟»
  • «ببخشید، نمی‌توانم این تحلیل‌ها را در زمان مشخص‌ شده انجام دهم چون آقای رضائیان از من خواسته تا کار دیگری را هرچه زودتر به پایان برسانم. اما فکر کنم آقای صابرزاده در این کار مهارت دارد و شاید بتواند در زمان مورد نظر آن را انجام دهد، اگر مایلید می‌توانم شما را به او معرفی کنم.»
  • «خیلی دوست دارم این کار را برای‌تان انجام دهم اما من اطلاعات دقیقی از جزئیات این کار ندارم و نمی‌توانم به نتایج مورد نظر برسم. اگر در زمینه‌ی دیگری کمکی از دستم بربیاید خوشحال می‌شوم کمکی کنم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

تفکر خرچنگی

تفکر خرچنگی

«اگه من نمی‌تونم چیزی رو داشته باشم، پس تو هم نباید بهش برسی!». عصاره تفکر خرچنگی در
Default Avatar
شاهین سمیع عادل
18 بهمن 1401
مدل نفوذ کوهن بردفورد

مدل نفوذ کوهن بردفورد

گاهی اوقات کمک گرفتن از دیگران کار بینهایت دشواری است. مخصوصاً وقتی که نسبت به آنها در
Default Avatar
شاهین سمیع عادل
16 اسفند 1400
متقاعدسازی در مذاکره

متقاعدسازی در مذاکره

آندریا رینولدز (Andrea Reynolds) مدل ابزارهای متقاعد سازی (شکل زیر) را در سال ۲۰۰۳ در کتابی با
Default Avatar
شاهین سمیع عادل
14 اسفند 1400
فیلدهای قابل نمایش را انتخاب کنید. بقیه فیلد ها مخفی خواهند شد
  • تصویر
  • کد محصول
  • نمره
  • قیمت
  • موجود
  • دسترسی
  • توضیح
  • عرض
  • اندازه
  • ویژگی ها
  • فیلد دلخواه
مقایسه
preloader